هر روز شیطون تر از دیروز
از کارای جدیدت بگم که هر چیو بخوای با دست نشون میدی،اگه یه نی نی تو خیابون یا هر جای دیگه ببینی دوست داری باهاش ارتباط برقرار کنیو چشمش نشون بدی،وقتی میگم کلاغ پر انگشت من میگیری و بالا پایین میکنیش،حسابی اهل آب و چایی شدی تا دستم چایی میبینی میخوای،از شیشه خوشت اومده و هراز گاهی باهاش آب میخوری،تا صدای کلید یا باز و بسته شدن در میشنوی گریه میکنی و میری پشت در می ایستی،باید یواشکی بریم دستشویی چون پشت سرمون میای ولی اگه بفهمی چراغ دستشویی روشن میای پشت در و گریه میکنی اونقدر که دل آدم برات کباب میشه،وقتی میگم ناز، ناز،خودت ناز میکنی. هر کی بگه یا الله باهاش دست میدی،بای بای میکنی،بابا، به به، ده ده،ددر،بده،میگی وقتی ازت میپرسم بابا کو ...